دیلی چیست
به احتمال زیاد شما هم حداقل یک تیم نرمافزاری را میشناسید که زمانی (و شاید هنوز) با برگزاری جلسات استنداپ روزانه مشکل داشتند. اجازه دهید تا پایان متن به صورت خلاصه برای این جلسات از کلمه دیلی استفاده کنم. من تیمهای زیادی را دیدهام که برگزاری دیلی در آنها صرفا به یک برنامه تشریفاتی تبدیل شده که همه به اجرا کردنش مجبورند و فایدهای نمیبرند. مشخص است چنین جلسهای چقدر با چابکی در تضاد است.
اما با این حال، اگر از جلسات دیلی به درستی استفاده نمیشود و تیم هم آن را نمیخواهد و از طرفی به فرآیندی ضد چابکی تبدیل شده، آیا این جلسات هنوز ارزشمندند؟ آیا میتوان دیلی را نجات داد و ارزش پشت آن را دید؟
بیایید اول ببینیم دیلی چیست و چه هدفی دارد.
دیلی چیست
من برای پاسخ به این سوال هیچ منبعی بهتر از راهنمای اسکرام نمیشناسم. متن زیر بخشی از ترجمه رسمی فارسی راهنمای اسکرام ۲۰۲۰ است که عینا کپی کردم:
مقصود از Scrum Daily (اسکرام روزانه)، بازرسی پیشرفت کار در جهت رسیدن به هدف اسپرینت و در صورت نیاز سازگاری بکلاگ اسپرینت و تنظیم کردن کارهای برنامهریزی شده آینده است.
اسکرام روزانه یک رویداد ۱۵ دقیقه ای برای Developers (توسعهدهندگان) تیم اسکرام است. جهت کاهش پیچیدگی، این رویداد در هرروز کاری اسپرینت، در زمان و مکان ثابت برگزار میشود. چنانچه Product Owner (مالک محصول) یا اسکراممستر بر روی اقلامی از بکلاگ اسپرینت فعالانه کار میکنند، ایشان نیز بهمثابه توسعهدهندگان در این رویداد شرکت میکنند.
Developers (توسعهدهندگان) میتوانند هر ساختار و تکنیکی را که میخواهند انتخاب کنند، بهشرط آنکه Scrum Daily (اسکرام روزانه) آنها روی پیشرفت کار به سمت هدف اسپرینت تمرکز کند و یک برنامه قابل اقدام برای روز پیش رویِ کاری ایجاد کند. این باعث ایجاد تمرکز و بهبود خودمدیریتی میشود.
Scrum Daily (اسکرام روزانه) ارتباطات را بهبود میبخشد، موانع را شناسایی میکند، تصمیمگیری سریع را ترویج میدهد و درنتیجه نیاز به جلسات دیگر را برطرف میکند.
البته اسکرام روزانه تنها زمانی نیست که Developers (توسعهدهندگان) مجاز به تنظیم برنامهشان باشند. آنها اغلب در طول روز برای بحثهای جزئیتر در مورد انطباق یا برنامهریزی مجدد کارهای باقیمانده اسپرینت باهم دیدار میکنند.
راهنمای اسکرام
به نظرم تعریف بالا بسیار روشن و کمک کننده است. احتمالا با آنچه که اکثر ما در اکثر مواقع از دیلی تجربه کردهایم همخوانی ندارد. در ادامه من برداشتهایم را از تعریف بالا خواهم نوشت
دیلی، یک بازبینی روزانه
برای اینکه بفهمیم بخشی از مسیر را اشتباه آمدیم نباید و نیاز نیست که تا جلسه بازبینی اسپرینت (Sprint Review) یا جلسه گذشتهنگر (Retro) منتظر بمانیم. تیم اسکرام میتواند هر روز مسیری که آمده را بررسی کند تا بداند به هدف اسپرینت نزدیک شده یا نه. و اگر نیاز داشت میتواند برای ادامه اسپرینت در جهت رسیدن به اهداف اسپرینت تغییراتی را اعمال میکند.
دیلی بازرسی کارها و فرآیندهاست نه افراد
به نظرم این نکته مهمی است. دیلی راجع به این نیست که اسکرام مستر یا مالک محصول یا هر شخص دیگری به اینکه افراد چقدر کار میکنند نظارت کند. دیلی راجع به این است که توسعه دهندگان تیم اسکرام، هر روز مسیر رسیدنشان به هدف را بررسی و بازتنظیم کنند. این تفاوت دیدگاه باعث تغییرات جدی در شکل و محتوای جلسات دیلی خواهد شد.
این جلسه برای توسعه دهندگان است نه برای نظارت بر توسعه دهندگان!
حداقل یک بار در روز!
دیلی یک جلسه کوتاه روزانه ضروری برای تنظیم مجدد مسیر تلاشهای تیم است. اما اگر تیم به هر دلیل در طول روز هم نیاز به هماهنگی بیشتری داشته باشند میتوانند بحثهای جزئی خود را داشته باشند.
محتوای جلسات دیلی چیست؟
همانطور که در تعریف دیلی در راهنمای اسکرام دیدیم، محتوای از پیش مشخصی برای جلسات دیلی وجود ندارد. در اکثر صفحات وب که بگردید احتمالا سه سوال مشهور را برای محتوای این جلسات میبینید. دیروز چه کار کردید؟ امروز چه کار میکنید؟ چه موانعی وجود دارد؟ من به دلایلی فکر میکنم اینها سوالات مناسبی نیستند. از جمله:
- در این سوالات چیزی راجع به هدف اسپرینت گفته نشده. ما میتوانیم کاملا به این سوالات جواب بدهیم بدون اینکه کوچکترین نگاهی به هدف اسپرینت انداخته باشیم.
- این سوالات کمکی به برنامهریزی مجدد و تغییر مسیر نمیکنند.
- این سوالات ماهیتی گزارشی دارند. انگار که تیم برای پاسخگویی به یک مدیر بصورت روزانه تحت فشار قرار میگیرد.
- این سوالات به بهبود خودمدیریتی کمکی نمیکنند.
من میتوانم به لیست بالا دهها مورد مشابه هم اضافه کنم. اما همین تعداد هم کافی نیست؟
محتوای جلسه دیلی باید چه باشد؟
اگر معتقدم مشهورترین سوالاتی که همه ما برای جلسه دیلی شنیدهایم اشتباهند، حتما باید یک پیشنهاد جایگزین داشته باشم! من برای پیشنهاد جایگزین به تعریف دیلی و متن سند راهنمای اسکرام برمیگردم. طبق متن راهنمای اسکرام تیم آزاد است تا هرجور که میخواهد محتوای جلسه را پیش ببرد مادامی که شرایط زیر برقرار باشد:
- جلسه دیلی باید هر روز برگزار شود.
- مکان و زمان جلسه باید ثابت باشد.
- جلسه نباید بیش از ۱۵ دقیقه طول بکشد.
- در جلسه پیشرفت کار به سمت هدف اسپرینت بررسی شود.
- در جلسه یک برنامه قابل اقدام برای روز کاری پیش رو آماده شود.
بدیهی است که یک لیست ثابت سوالات برای همه جلسات دیلی نمیتواند حائز تمام شرایط بالا باشند.
اگر محتوای جلسات دیلی همه روزهایتان شبیه هم است، به احتمال قوی در همکاری (درون یا بیرون تیم) یا در خودمدیریتی و یا در شفافیت دچار مشکل هستید.
محسن علوی
با این حال من میتوانم یک لیست سوالات پیشنهادی داشته باشم. مشخص است که منظورم این نیست که همیشه باید از این سوالات استفاده شود. صرفا اینها نمونههایی هستند که به عنوان مثال میتوانند نشان دهند موضوع جلسات دیلی میتواند چه باشد:
- امروز چگونه با هم کار خواهیم کرد تا به سمت هدفمان حرکت کنیم؟
- چه کاری انجام دادیم که به ما در نزدیک شدن به هدفمان کمکی نکرده است؟
- آیا سرعت ما در رسیدن به هدفمان مناسب است؟
- کدام کارها را می توانیم به شیوهای تغییر دهیم تا سریعتر به هدف اسپرینت برسیم؟
- با توجه به اینکه از برنامهریزی جلو هستیم، آیا چیزی را جا انداختهایم؟ (بدهی فنی داریم؟)
- با توجه به اینکه از برنامهریزی عقب هستیم، چطور میتوانیم این عقب ماندگی را جبران کنیم؟
- و ….
اگر بپذیریم که یکی از اهداف دیلی بهبود ارتباط است، باید بدانیم که صرف اینکه تعدادی افراد هر روز دور همدیگر جمع شوند باعث بهبود ارتباط نمیشود.
ارتباط یک مساله ارگانیک است
ممکن است در دفاع از برگزاری جلسات دیلی چیزی شبیه به این را شنیده باشید: «ما اسکرام هستیم پس باید این جلسات را برگزار کنیم. ما باید خودمان را با محیط و روش کار منطبق کنیم». مزخرف است. صرف «اسکرام بودن» یا هر چارچوب دیگری به تنهایی ارزش خاصی ندارد. اگه جلسات دیلی دارد به جلسات بروزرسانی روزانه وضعیت یا جلسات روزانه گزارش به مدیر یا چیزی شبیه به این تبدیل میشود، این جلسات نه تنها متضاد با روح اجایل و متضاد با سند راهنمای اسکرام است که هیچ فایدهای را هم برای تیم ندارد. (مگر اینکه میکرومنیجمنت را فایده بدانیم!)
بنابراین اگر میخواهیم ارتباطات را بهبود دهیم و همکاری را تشویق کنیم، این کار را نمیتوان با جمع کردن روزانه افراد دور یک میز انجام داد. حداقل کار این است که باید بستر همکاری و ارتباط فراهم باشد و محیط باید همکاری و ارتباط را تشویق کند.
اجایل بودن به معنی «سازشکاری» نیست. بلکه تغییراتی آگاهانه در روش کار برای حرکت به سمت بهبود اثربخشی است. اگر چیزهایی کمی متفاوت و حتی گاهی کمی آزاردهنده به نظر میرسند ممکن است به این معنی باشند که در مسیر درست حرکت میکنیم. مطابق راهنمای اسکرام، ما باید اجازه دهیم تیم تصمیم بگیرد که چطور از یک جلسه دیلی بیشترین ارزش را کسب میکند. و در عوض باید شرایطی ایجاد کنیم که همکاری واقعی (همکاری با هم به طور موثر در جهت اهداف اسپرینت) مورد حمایت قرار میگیرد بگونهای که همکاری واقعی به امری طبیعی و بدیهی تبدیل شود. برای اینکار باید مطمئن شویم ۵ شرط جلسه دیلی به درستی برآورده میشوند.
نیازی نیست بایستید، این جزء شرایط دیلی نیست!
نظر دهید
میخوای نظر بدی?پس نظرت رو بنویس!